
در این فیلم براساس رمانی به همین نام نوشته جون دیدیون، ان هتوی (Anne Hathaway) نقش النا خبرنگار سرسختی را در آمریکای مرکزی بازی میکند که مشکلات زیادی با پدرش (با بازی ویلم دفو (Willem Dafoe)) دارد، اما در نهایت مجبور میشود به عنوان دلال اسلحه جایگزین او شود. او که حالا به عضو مهمی در یک بازی خطرناک تبدیل شده، توسط مقامی دولتی (با بازی بن افلک (Ben Affleck) تحت تعقیب قرار گرفته است.

داستان این فیلم که در مورد دو مرد به نام های جیم هافمن و جان دلورین است، بر اساس یک سری رویدادهای واقعی ساخته شده که در نهایت به رسوایی بزرگی منجر شده است. هنگامی که جیم هافمن به خاطر قاچاق مواد مخدر در هواپیمایش دستگیر می شود، شانس این را پیدا می کند که زندگی جدیدی را در یکی از حومه های پر رونق سن دیگو شروع کند. جیم و همسرش الن بزودی متوجه می شوند که جان دلورین معروف در انتهای خیابان آن ها و در خانه ای با شکوه زندگی می کند. طولی نمی کشد که یک رابطه دوستانه غیر منتظره میان جان و جیم شکل می گیرد. اما هنگامی که پلیس اف بی آی به جیم فشار می آورد تا به خبرچینی از دلال سابق خود بپردازد و از طرف دیگر هم جان به مشکلات مالی بر می خورد، همه چیز خراب و وارد مسیری تاریک می شود…


داستان سریال در میامی اتفاق میافتد و درباره جوانی هکر به نام “ایزی” (اوتمارا ماررو) است که ایده ساخت یک ارز دیجیتالی به نام GenCoin را در سر دارد. اما او نیازمند حمایت مالی است به همین دلیل با فردی به نام “نیک” (آدام برودی) شریک میشود. نیک یک کارمند ارشد بانک است که مقداری پول به طور مخفیانه برای سرمایهگذاری در این پروژه سرقت میکند اما ردپای به جا مانده از او، راه را برای یک مامور سرسخت FBI (مارتین فریمن) هموار میکند و...

الی مک آلیستر، قهرمان ۱۱ ساله داستان است که تلاش می کند تا در جام فیستا (مسابقات بولینگ) برنده شود. همچنین در این راه عموی او شان، که یک طراح مُد می باشد نیز به او ملحق می شود. شان که زیاد با خانواده اش مخصوصاً پدرش در ارتباط نبوده، سعی می کند از این فرصت استفاده کند تا رابطه قطع شده میانشان را دوباره جوش دهد...


این سریال که بر اساس کتابی به همین عنوان ساخته شده، شما را به دنیای نوجوانان خانوادههای ثروتمند «منهتن» میبرد. «سیرینا» و «بلر» شخصیتهای اصلی این سریال هستند که سر همه چیز با هم رقابت دارند، از لباس گرفته تا دوست پسر و برای رسیدن به هدفشان از هیچ کاری دریغ ندارند. داستان سریال از زبان دختری روایت میشود که ما هیچوقت در سریال او را نمی بینیم ولی اینطور که از شواهد پیداست یکی از دانشجوهای کالجیست که «سیرینا» در آن درس میخواند. اين دختر خاله زنک کوچکترين اتفاقات روابط دختر پسرها رو زير نظر دارد و هر اتفاقي که ميافتد بعد از مدتی کوتاه در وبلاگ او و موبايل دانشجوهاي کالج منتشر ميشود...