
« والتر نف » ( مک موراى ) زخمى وارد دفتر کارش میشود و خطاب به دستگاه ضبط صدا ماجراى خود را تعریف میکند : این که چطور به عنوان مأمور بیمه به خانه ى آقاى « دیتریکس » رفت و به خانم خانه ، « فیلیس » ( استانویک ) دل باخت ، طورى که قبول کرد در نقشه ى قتل شوهر ثروتمندش و تصاحب حق بیمه با او همدستى کند...

"استنلی" زنی جوان نامزد خود "کریگ" را ترک و به همراه "پیتر" همسر خواهر خود "روی"می گریزد.آنها ازدواج کرده و در بالتیمور مستقر می شوند."استنلی" در نهایت "پیتر" را مجبور به خودکشی می کند.پس از این اتفاق به خانه بازمی گردد اما متوجه می شود خواهر و نامزد سابقش عاشق یکدیگر شده و قصد ازدواج دارند...

وقتی یک شوخی ساده بر روی عرشه کشتی به خوبی پیش نمی رود، "هاروی چین" به داخل آب افتاده و در آستانه غرق شدن قرار می گیرد. خوشبختانه او توسط یک قایق ماهیگری از آب بیرون آورده می شود. او تلاش می کند به آنها پیشنهاد جایزه برای بازگرداندنش بکند اما هیچ یک از آنها حرفش را باور نمی کنند و...