
داستان در مورد کودک سیاه پوستی(جیدن اسمیت) است که به همراه مادرش از آمریکا به چین مهاجرت نموده است و در آنجا که مهد هنر های رزمی جهان است به مشکل بر می خورد و به صورت خودمونی تر با دیگران درگیر می شود و چون از هنر های رزمی هیچی بلند نبوده است مدام از دیگر بچه ها کتک می خورد این روال آنقدر او را اذیت می کند که تصمیم می گیرد هر جور شده به کشورش باز گردد ولی ناگهان با استاد کونگ فویی(جکی چان) آشنا می شود که تصمیم می گیرد به او هنر های رزمی را آموزش دهد…

در پایان دورۀ کشورهای جنگجو در چین، اردوگاه اصلی نظامیان کشور «وِی» هدف حملۀ سپاه کشور «لیان» قرار گرفت. پس از نبردی شدید، آسیب زیادی به هر دو طرف وارد شد. در این جنگ فقط یک سرباز کشور لیان که نقش او را جکی چان بازی می کند و یک سردار کشور «وِی» که نقش او را وان لی هون بازی می کند، زنده می مانند. سرباز لیانی به این دلیل زنده می ماند که خود را به مردن می زند. اما سردار «وِی» با این که زنده مانده، ولی از این اتفاق تا حد مرگ ناراحت است. سرباز لیانی فکر می کند اگر سردار را دستگیر کند و به مقامات کشورش تسلیم کند، پاداش خوبی می گیرد و امکان می یابد از جنگ بگریزد. او به راحتی سردار زخمی را دستگیر می کند و سفر طولانی آنها به کشور لیان شروع می شود …