"لئونا استونسون" بیمار بوده و در تختخواب خود بستری است.یک شب که منتظر بازگشت همسرش با خانه است،بطور اتفاقی گوشی تلفن را برداشته و مکالمه دو مرد که نقشه قتلی را طراحی می کردند می شنود.او به سختی تلاش می کند قربانی را پیدا کرده و از به وقوع پیوستن این جنایت جلوگیری کند...
در زمستان سال ۱۹۳۸،پاریس مملو از پناهنده های نازی شده که در سایه های شب زندگی کرده و در تلاش اند از بازگشت دوری کنند. یکی از این پناهنده "دکتر راویک" است که بطور غیرقانونی به کار خود ادامه داده و دشمن قدیمی اش را تعقیب می کند...
« چارلى دیویس » ( گارفیلد ) مشت زنى حرفهاى است که به تقاضاى پدر ( اسمیت ) و مادرش ( روره ) دستکشهایش را مىآویزد تا تحصیلش را ادامه دهد . اما وقتى پدرش در یک حادثهى انفجار بمب کشته مىشود ، به میدان مسابقه باز مىگردد .
دو آدمکش حرفه ای وارد شهر کوچکی شده و سرپرست ایستگاه گازرسانی آنجا را به قتل می رسانند."رردون" بازرسی بیمه برخلاف خواست رئیسش پرونده را دنبال می کند...