
داستان اين فيلم درباره خانوادهاي است كه داراي دختري يازده ساله به نام اليزا هستند. پدر اليزا به نام سائول در رشته مذهبي تحصيل كرده است. سائول وقتي متوجه ميشود كه دخترش در مسابقه اسرار حروف در مدرسه برنده شده است سعي ميكند نيروي وي را در جهتهاي مذهبي هدايت كند تا ازطريق نامهاي به خدا نوشته و بتواند با او ارتباط برقرار كند. اين در حاليست كه پسر خانواده با عقايد مذهبي پدرش مخالف است وهمسر خانواده «مريام» از بيماري روحي رنج ميبرد.

نلسون مردی است که در شهر سان فرانسیسکو به شغل مديريت امور تبليغاتی مشغول است. يکروز در محل برگزاری تست رانندگی با زنی به اسم سارا آشنا می شود. سارا با ديگر زنهائی که تاکنون در زندگی نلسون بوده اند تفاوت دارد و نلسون جذب رفتار او می شود. نلسون به سارار اظهار علاقه می کند و سارا به او پيشنهاد می دهد که با هم يکماه رابطه داشته باشند و در اين مدت سارا به او کمک کند تا انسان بهتری شود و سپس او را ترک کند. نلسون در اين مدت می کوشد تا سارار به را خودش علاقمند سازد تا بلکه با او زندگی خوبی را شروع کند اما او رازی را که در پشت کوتاهی اين رابطه عاشقانه سارا است نمی داند.