“نورمن بیتس” هنوز مسافرخانه کوچک خود را اداره کرده و اسکلتی را که مادر می نامد نگه داری می کند.یکی از مسافران او دختر جوانی است که صومعه محل زندگی اش را ترک کرده.روزی خبرنگاری سمج پیدایش شده و از او درباره گذشته اش سوال می کند…
المر، مردی خانه به دوش است که بسیار بی خیال و راحت زندگی را می گذراند تا اینکه توجهش به بنیادی مذهبی جلب می شود. بنیادی که خواهر شارون، یک مبلغ مذهبی با نفوذ، برای مردم سخنرانی های آتشین می کند و آنها را به مسیحیت فرا می خواند ...
داستان سریال در مورد مردم عادی می باشد که ناگهان در خود به قدرت فوق العاده و غیر طبیعی پی میبرند.داستان به طور معمول با یک پیچ و تاب و کنایه دار همراه است .
« لسلى » ( تيلر ) ، با گلهدار بزرگ ، « بيك بنديكت » ( هادسن ) ، ازدواج كرده است . از طرف ديگر ، جوانى آسوپاس به نام « جت رينك » ( دين ) كه به « لسلى » نظر داشته ، حالا صاحب يك چاه نفت شده و به رقابت با « بيك » مىپردازد...