داستان سریال درباره زندگی کاری و خانوادگی دو پزشک جراح پلاستیک مشهور در میامی می باشد. این دو پزشک بعضا از لحاظ شخصیتی کاملا متفاوت هستند. دکتر ""شان مکنامارا" دکتری ماهر و متخصص است که مرد خانواده است، کم حرف و تو دار و صادق است و به اصول پزشکی وفا دار است. در مقابل دکتر " کریسشن تروی" زرنگ و پول پرست است، با زنان بسیاری ارتباط دارد و چندان به اصول پزشکی و حرفه ای پای بند نیست، او حتی حاضر است به همکار خود دروغ بگوید و چهره مجرمی تحت تعقیب را در مقابل در یافت مبلغی هنگفت عوض نماید ، او با زنانی که خود و همکارش چهره یا بدن آنها را زیبا یا اصلاح کرده ، هم بستر می شود و برای خلق دوباره چنین زنان زیبایی بر خود درود می فرستتد...
روگر ماریس و مایکی مانتل به رقابت میپردازند تا رکورد بیب روث را در یک فصل بشکنند...
يک ستاره شناس به اسم دکتر «النور آروی» (جودی فاستر) يکسری امواج هوشمند را که از اعماق فضا منتشر شده اند کشف می کند. او و دانشمندان گروهش پيغامها را کشف رمز می کنند و سپس جزئيات نقشه ساخت يک دستگاه برای برقراری ارتباط با اين موجودات بيگانه فضايي را تهيه می کنند.
«اولين کوچ» (بيتس، زن خانه دار بي حوصله که به ديدن عمه ي بد اخلاقش در نقاهت خانه اي در آلاباما رفته، با «نيني تردگود» (تندي)، زن هشتاد ساله ي عجيب و غريبي آشنا مي شود که درباره ي زادگاهش ويسل استاپ، حکايت هايي به هم مي بافد...
آنجلا در قالب دختری شهری تشنه به خود بازگشته است.کمپی تازه در زمینی که قتلهای گذشته اتفاق افتاده ساخته شده است اما او نقشه های دیگری دارد و…
