
«ليتل وويس» (هراکس) دختري است خجالتي و بي سروزبان که با مادرش، «مري» (بلتين) زندگي مي کند. «ليلتل وويس» به ندرت از خانه خارج مي شود و در عوض، به صفحاتش گوش مي دهد و پا به پاي «شرلي بسي»، «جودي گارلند» و «مريلين مونرو»، آواز مي خواند. يک شب «مري» با «ري سي» (کين)، کارگزار و «کاشف استعداد» آشنا مي شود. «مري» او را به خانه اش دعوت مي کند و در همان جاست که «ري»، صداي «ليتل وويس» را مي شنود و آن چنان تحت تأثير قرار مي گيرد که فکر مي کند مي تواند از او يک ستاره بسازد...

زمانی که گراهام مارشال (مایکل کین)، مدیر تبلیغاتی با تجربه، ترفیع شغلی به مردی جوانتر را از دست میدهد، وضعیت ناخواسته او را به تصادف در مترو سوق میدهد که در آن یک مرد بیخانمان کشته میشود. مارشال با کشف این که هیچ عواقبی برای این حادثه وجود ندارد، شروع به توطئه می کند...

ريوي يرا. «لارنس» (کين) و «فردي» (مارتين) دو حقه باز کلاهبردار هستند که توريست ها را تيغ مي زنند. «فردي» به دروغ ادعا مي کند براي درمان مادربزرگش نياز به پول دارد و «لارنس» طوري زبان بازي مي کند که همه تصور مي کنند سلطاني خلع يد شده است. و اين دو براي نخستين بار در قطاري با هم آشنا مي شوند...