ايرما، فاحشه‌ای در يكی از محله‌های فقير پاریس است. نستور پاتو كه افسر پليس است، برای اجرای قانون به كازانووا می آيد اما به دليل بدشانسی از كار اخراج می‌شود. آشنايی نستور با ايرما، مسير جديدی را در زندگی هر دوی آنها می‌گشايد.
سن فرانسیسکو. «جو کلى» ( لمون ) با «کرستن آرنسن» ( رمیک ) آشنا می‌شود و خیلى زود با او ازدواج میکند. « جو » عادت به نوشخوارى دارد و ظرف چند ماه « کرستن » را نیز معتاد به الکل میکند...
"پاتریک" پس از اینکه پدر خود را از دست می دهد برای زندگی نزد عمه خود می رود. اما وقتی مجری وصیت پدرش نسبت به شیوه زندگی او اعتراض می کند، مشکلاتی پیش می آید...
یک زن زندانی به بیرون از زندان در یک هتل محافظت شده توسط نیروهای پلیس منتقل می شود تا بلکه سازمان مبارزه با مواد مخدر بتواند او را قانع کند که علیه خلافکاران شهادت دهد...
لوسی ریکاردو همسر حواس پرت ریکی ریکاردو، رهبر ارکستر کوبایی می باشد. ریکی تلاش می کند که در نیویورک صاحب نام شود و لوسی هم قصد کمک به او را دارد ولی در بیشتر اوقات باعث عصبانیت او می شود...
