
"راج"،"پوجا" و "تینا" دوستان دوران کودکی هستند.درحالیکه "راج" همیشه مجذوب "تینا" بود هیچگاه از احساسی که "پوجا" نسبت به او داشته با خبر نمی شود.وقتی خانواده او برای تجارت به انگلیس می روند،او به "تینا" قول می دهد که دوستی شان هیچگاه از بین نخواهد رفت.اما "تینا" او را نادیده گرفته و پاسخ نامه هایش را نمی دهد و...

«سمرین» (کاجول) دختری آرام و سربراه از یک خانواده متعصب هندوستانی مقیم شهر لندن است که علیرغم میل باطنی و بخاطر احترام به پدر و عقاید او قرار است به زودی با پسری مقیم هندوستان ازدواج نماید بدون آنکه حتی او را بشناسد چرا که پدر شناخت خود از خانواده پسر را کافی میپندارد. «راج» (شاهرخ خان) جوانی است ثروتمند، شوخ طبع٬ سر به هوا و مقیم شهر لندن که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده. این دو یکدیگر را در یک سفر به دور اروپا به همراه دوستانشان ملاقات میکنند و علی رغم تفاوتهای بارز شخصیتی و مسئله ازدواج قریب الوقوع سمرین به یکدیگر دل میبازند٬ ولی بدون آنکه جرات ابراز آنرا داشته باشند از هم جدا میشوند...