فیلمی کمدی رمانتیک به کارگردانی راج شاندیلوا که در آن آیوشمن کورانا نقش دختر رویایی را بازی میکند. در هر داستان عاشقانه، همیشه یک نفر سعی داشته تا بتواند در به دست آوردن قلب از دیگری جلو بزند و صاحب دختر رویایی شود . . .
دو دوست و یک نوجوان ژولیده یک سفر جاده ای از بنگلور به کوچی می کنند.
"علی" یک شرخر می باشد که یک روز بهمراه دوستش "مقصود" برای گرفتن بدهی شخصی، به یک زمین گلف می رود. او در آنجا به صورت اتفاقی یک بازی خوب از خود نشان میدهد و توپ های بسیاری را گل میکند. همین موضوع توجه شخص بدهکار را جلب میکند و همه چیز دست به دست هم میدهد تا سرنوشت "علی" برای همیشه تغییر کند...
داستان فیلم درباره یک سرباز هندی رسوا و شرمسار است که می خواهد با کشتن چند نفر، افتخار و عزت قدیم خود را بازگرداند...
یک دختر ناشنوای پاکستانی در هند گم می شود و هیچ راه برگشتی پیش رویش نیست. یک مرد متعهد و بزرگوار به خود قول می دهد تا او را به سرزمین مادری اش نزد خانواده اش برگرداند...
داستان در مورد پدری است که قصد دارد دختره گمشده اش را با کمک پسرش پیدا کند...
افتخار و بابان که تازه از زندان آزاد شده اند گردنبند جواهرات سلطنتی را سرقت می کنند ...
مادر کریشنا او را در سیرک رها کرده و می گوید تنها در صورتی می تواند به خانه بازگردد که هزینه ۵۰۰ روپیه برای خراب کردن دوچرخه برادرش را تهیه کند.او توسط سیرک رها شده و با قطار به سمت بمبئی حرکت می کند.او در خیابانهای بمبئی چای بین بارها جابجا می کند.او با یک معتاد به هروئین آشنا می شود و...