

سریال داستانی مرموز و پر پیچ و خم را دنبال میکند. "پریری جانسون" که در زمان کودکی نابینا شده بود به مدت ۷ سال گم میشود و پس از گذشت این زمان، در سن ۲۰ سالگی با چشمهایی سالم و بینا به خانه باز میگردد. برخی از مردم تصور میکنند معجزه ای برای او رخ داده است و برخی نیز فکر میکنند هرجایی که "پریری" در این ۷ سال بوده، او را تبدیل به فردی خطرناک کرده است...


"لوک کیج" که در محله هارلم نیویورک بزرگ شده و به علت عضویت در باند تبهکاری Rivals بیشتر دوران نوجوانیش را در راه ورود به دارالتادیب و خروج از آن گذرانده است,پس از آنکه از تاثیرات منفی عملکردش بر زندگی اطرافیانش آگاه می شود سعی می کند با حفظ رابطه نزدیک با دوستان خلافکارش زندگی جدیدی را آغاز نماید.اما یکی از دوستان سابقش که Luke را مسئول شکست در زندگی عشقیش می داند با قرار دادن مواد مخدر در آپارتمانش و تماس با پلیس او را روانه زندان می کند.اما تیره روزی های او در زندان پایان نمی یابد بنابراین او برای بهبود شرایطش در دوران حبس در ازای امتیازاتی می پذیرد که به صورت داوطلبانه در آزمایشاتی که هدف آن ایجاد نسل جدیدی از ابرسربازها می باشد شرکت نماید و...


لارل، دختر یک خاندان سیاسی دموکرات، واشنگتن را ترک میکند تا به یک مستندساز تبدیل شود، اما هنگامی که برادرش به عنوان دبیر اجرایی مجلس سنا منصوب میشود برای کمک به برادرش دوباره به واشنگتن بازمیگردد. او به عنوان یک کارمند تازه وارد در کاخ سفید متوجه دو چیز میشود: ۱.دولت کار را متوقف کرده ۲.بیگانگان برای تخم ریزی به زمین آمده و در حال خالی کردن مغز سیاستمداران می باشند...


داستان سریال مربوط به دختر زیبایی به اسم جین است که به صورت برهنه در میدان تایمز رها شده است. بدن وی پر از خالکوبی های مرموز و پیچیده است که توجه سایرین را به خود جلب میکند. جین هیچ چیز به خاطر نمی آورد از اینکه چطور این بلا سر او آمده و کار چه کسی بوده است. او نه تنها این حوادث را به یاد نمی آورد بلکه نمیداند چه کسی است و چه گذشته ای دارد. اما یک چیز قابل توجه در خالکوبی های او وجود دارد. در پشت گردن او نام کرت ولر مامور اف بی آی خالکوبی داده شده است. جین، بازرس ولر و سایر مامورین اف بی آی به سرعت در می یابند که هر نشانی که روی بدن جین قرار دارد یک سرنخ برای حل بحران هویت اوست و نشان میدهد که او چه کسی است...