
لوبری، فلوریدا. سام لومباردو (مت دیلن)، معلم دبیرستان، متهم شده که شاگردش، کلی (دنیس ریچاردز)، دختر ساندارا وان رایان (ترسا راسل)، یکی از چهره های معتبر شهر را مورد اذیت و آزار قرار داده است. دو کارآگاه به نام های ری دوکت (کوین بیکن) و گلوریا پرس (دافنه روبین وگا) دربارهی این ادعا تحقیقاتی را آغاز می کنند ولی گلوریا معتقد است که این اتهامات دروغین است و برای ضایع کردن سام سر هم شده اند...

«لورنزو» (پاتریک)، «مايکل» (پیت)، «جان» (الدارد) و «تامي»، چهار دوست نوجوان ساکن محله ي «هلز کيچن» نيويورک که به طور اتفاقي باعث آسیب دیدن یک پیرمرد شده اند، به دارالتأديب فرستاده مي شوند. نگهبانان دارالتأديب، از جمله «شان نوکز» (بيکن) آنان را مورد ضرب و شتم و آزار و اذيت قرار مي دهند. ۱۳ سال بعد آن ها فرصتی پیدا می کنند تا از این نگهبانان انتقام بگیرند...

سالهای آخر دهه ۱۹۳۰. “هنری یانگ” (بیکن) بزهکار خردهپائی را که خیال فرار داشته، به زندان آلکاتراز میفرستند و برای تنبیه، به حبس انفرادی محکوم میکنند. حداکثر زمانی که ظاهراً برای این تنبیه در نظر گرفته شده، نوزده روز است ولی “هنری” در تاریکی، سرما و تنهائی مطلق، سالها در آنجا سر میکند و در حالی که عقلش زائل شده، آزاد میشود و بلافاصله کسی را که مسئول چنین عذابی میدانسته، به قتل میرساند. “جیمز استمفیل” (اسلیتر) وکیل تازه کار و جوانی است که میخواهد ثابت کند مقصر اصلی آلکاتراز بوده و “هنری” نباید اعدام شود…