
لی دونگ شیک (Shin Ha-Kyun) که قبلا یک کاراگاه توانا و ماهر بود طی اتفاقی از زندگی پرهیجانش فاصله گرفته و در پست پلیس در یک شهر کوچک مشغول و تمام کارهای خسته کننده ایستگاه را انجام میدهد ، اما یک روز هان جو وون (Yeo Jin-Goo) که یک کارگاه نخبه است و پدرش مسیر کوتاهی برای رسیدن به سمت رییس پلیس ملی شدن دارد به همان ایستگاه منتقل شده و ریاست آنجا را به عهده میگیرد. آنها با یک قتل که مربوط به پرونده قتل های سریالی ۲۰ سال پیش است و زندگی لی دونگ شیک را تغییر داده ، مواجه میشوند و آرامش آن شهر از بین میرود ، بنابراین تلاش میکنند تا با کمک هم این پرونده را حل کنند …

این فیلم ماجرای شمشیرباز هایی را روایت میکند که هرکدام به دلایلی با یکدیگر ملاقات میکنند ، ته یول (Jang Hyuk) که یکی از بهترین شمشیرزن های حرفه ای دوره چوسان است ، بعداز ، از دست دادن یکی از چشم هایش ، خود را از این حرفه دور کرده و سعی میکند که زندگی عادی را در پیش بگیرد ، اما همه چیز بعد از ناپدیدشدن دخترش تغییر میکند و او برای یافتن دخترش از مخفی گاهش بیرون آمده و دوباره شمشیرش را بدست میگیرد…


بو یونگ جو یک جراح معروفه که ناگهان ناپدید میشه و هیچکس نمیدونه چه اتفاقی افتاده. بو یونگ جو الان به عنوان “معلم کیم” زندگی میکنه و اسم خودش رو گذاشته دکتر رمانتیک، او از تنهایی و زندگی در انزوا لذت میبره. کانگ دونگ جو به خاطر اینکه کسی رو زمین بزنه دکتر میشه و یون سئو جون هم به خاطر اینکه توجه یک نفر رو به دست بیاره دکتر میشه. بعد از اینکه اونها با معلم کیم آشنا میشن درباره ارزشهای زندگی و راحتی و آسودگی خاطری که عشق بهشون میتونه بده پی میبرن…

کیم جونگ دائه و بیک یانگ جی هر دو پدر و مادر خود را از دست داده بودند و برادر قسم خورده هم شدند. آنها در یئونگ دونگ مستقر شدند تا با جمع کردن زباله ها امرار معاش کنند و به حیات خود ادامه دهند. وقتی از آن ها خواسته شد که مکان یئونگ دانگ را ترک کنند و همه نقل مکان کنند، این دو از هم جدا شدند. پس از گذشت ۳ سال یکدیگر را ملاقت می کنند و هر دو در دو گروه گانگستر قرار می گیرند و مورد سوء استفاده دیگر گروه ها قرار می گیرند...


وارثان شامل گروهی از دانش آموزان ممتاز و نابغه ی یک دبیرستان هستند که والدین آنها را بزرگان عرصه ی تجارت تشکیل می دهند.این دانش آموزان ثروتمند به جز عشق همه چیز زندگی خود را تحت کنترل دارند.کیم تان وارث گروه امپراطوری برای تحصیل خارج از کشور به آمریکا فرستاده شد.در حقیقت این یک تبعید از سوی برادر ناتنی بزرگترش برای دور کردن وی از خانه و در دست گرفتن تجارت خانواگی بود.کیم تان در آمریکا چا یون-سانگ را ملاقات می کند,چا یون-سانگ دختری بود که به دنبال خواهر بزگترش به آمریکا آمده بود.در کنار این عشق کوتاه و عمیق دو نفر به دلایلی از یکدیگر جدا می شوند.اما کیم تان هرگز فکر نمی کرد که او را در آینده به عنوان دختر خدمتکار خانواده اش ملاقات کند.زمانی که نامزدش راچل یو برای بازگرداندن کیم تان به آمریکا آمده بود قلبش در تلاطم عشق و وظیفه رنج می برد.به زودی کیم تان و دوستانش در مدسه ی وارثان در کنار یون سانگ گرد می آیند و …