
داستان فیلم Fahrenheit ۴۵۱ براساس کتابی است که به قلم ری بردبری نوشته شده و با همین نام در سال ۱۹۳۵ منتشر شده است. در این فیلم، آیندهای به تصویر کشیده میشود که تمامی کتابها غیرقانونی تلقی و سوزانده میشوند. فارنهایت ۴۵۱، دمایی است که کاغذ در آن شروع به سوختن میکند. گای مونتاگ یکی از افرادی است که مسئولیت سوزاندن کتابها را دارد. او از جایگاهی که در این دنیا دارد بسیار خوشحال است. اما رفته رفته مدام این سوال در ذهن مونتاگ به وجود میآید که چرا کتابهای دنیا باید نابود شوند؟


ریشه اصلی داستان این سریال درباره ی نزاع و جنگ بین خدایان قدیم و خدایان جدید است. خدایانی که قدرتشان نشئت گرفته از اعتقادات مردم میباشد. هر خدایی که تعداد معبودهای بیشتری داشته باشد، قدرتش بیشتر خواهد بود. ماجرای سریال در عصر مدرن روایت میشود. زمانی که پرستش خدایان در حاشیه قرار دارد و عشق به تکنولوژی و مادیات جای آنها را گرفته اند. "شادو/سایه" یک محکوم سابق است که به تازگی از زندان آزاد شده. او با مردی مرموز به نام "ونزدی/چهارشنبه" آشنا میشود، کسی که چیزهای زیادی دربارهی زندگی و گذشته "شادو" میداند. در حقیقت "ونزدی" یک خدای قدیمی قدرتمند می باشد که درصدد است برای انجام ماموریت خود ارتشی بسازد و شکوه گذشتهی خود را دوباره زنده کند...


محوریت داستان بر روی جوانی به نام James Cole است که توانایی رفتن به آینده را دارد. او متوجه می شود در آینده ای نزدیک بیماری یا ویروس ناشناخته ای برای انسان ها مشکلاتی درست می کند. به طوری که بسیاری از آنها از بین می روند و فقط تعداد کمی از نسل انسان ها باقی می مانند. او با برگشت به زمان حال سعی می کند از این اتفاق جلو گیری کند و نسل انسان ها را به هر شرایطی شده حفظ کند اما در این راه با مشکلات فراوانی رو به رو می شود...