
هالیوود، سال ۱۹۵۱. «ادوارد د. وود جونیر» (دپ)، کارگردان فیلم های کم هزینه سعی می کند به هر طریقی فیلمی با شرکت دوستش، «دولورس فولر» (پارکر) بسازد. «وود» با «بلالوگوسی» (لندو)، بازیگر قدیمی فیلم های ترسناک که اینک به مرفین معتاد شده، ملاقات می کند و درصدد ساختن فیلمی با شرکت «لوگوسی»، «دولورس فولر» (پارکر) و یک کشتی گیر سوئدی سنگین وزن به نام «تور جانسون» (استیل) برمی آید.

«تام هاردي» (ويليس)، پليس جوان اداره ي آگاهي و دايره ي جنايي شهر پيتسبرگ در کنار پدرش «وينس» (ماهوني) که رئيس دايره ي جنايي است، خدمت مي کند. طي يک تعقيب و گريز، تصادف شديدي صورت مي گيرد. «تام» بي هوش مي شود و وقتي به هوش مي آيد، مي فهمد پدرش کشته شده و قاتل از صحنه فرار کرده است. «تام» که مسئول شناخته شده، منتظر خدمت مي شود و به نوش خواري پناه مي برد. تا اين که دو سال بعد معلوم مي شود که قاتل «وينس» يک پليس بوده...

سيلم، ماساچوستس، شب هالووين، سال ۱۶۹۳: سه خواهر جادوگر بد ذات به کمک کتاب جادوي شان نيروي جواني را از جسم دخترکي بيرون مي کشند تا جوان شوند. اهالي دهکده اين سه خواهر جادوگر را دار مي زنند، ولي آنان پيش از مرگ مي گويند که اگر جوان با کره اي شمع سياهي در خانه ي آنان روشن کند، آنان دوباره به زندگي باز خواهند گشت...

«جک سينگر» (کيج)، کارآگاه خرده پاي نيويورکي، و نامزدش «بتسي» (پارکر) براي ازدواج و گذراندن ماه عسل به لاس وگاس مي روند. اما در آن جا قماربازي به نام «تامي کورمن» (کان) با ديدن «بتسي» که شبيه همسر مرحومش است، ترتيبي مي دهد تا در يک بازي پوکر از «جک» ببرد و «بتسي» را تصاحب کند...

مجري شاد و شنگول برنامه ي هواشناسي تلويزيون، «هريس ک. تلميکر» (مارتين) را از کار اخراج مي کنند و در ضمن پي مي برد که محبوبه اش، «ترودي» (هنر) به او بي وفايي مي کند. با اين همه، پس از چندي به «سارا» (تنانت) علاقه مند مي شود. «سارا» روزنامه نگاري انگليسي است که به کاليفرنيا آمده تا مقاله اي در باب سبک زندگي لس آنجلسي بنويسد...