پيرمرد نجارى به نام « ژپتو » آرزو مى كند كه كاش عروسك چوبى اش، با نام « پينوكيو » تبديل به پسرى واقعى مى شد. يك پرى جادويى « پينوكيو » را زنده مى گرداند ؛ اما اين آغاز دردسرهاى « ژپتو » است...
«سفيد برفى» يتيم در خدمت نامادری اش، ملكهاى شرير و شيطان صفت است. ملكه میخواهد «سفيد برفى» را سر به نيست كند. اما سفيد برفى نجات ميابد و در كلبه ى هفت كوتوله پناه میگيرد.