روایتی تخیلی از یک سال زندگی ملکه الیزابت اتریش. در شب کریسمس ۱۸۷۷، الیزابت که زمانی به خاطر زیبایی اش ستایش می شد، ۴۰ ساله می شود و رسما یک پیرزن شناخته می شود. او شروع به تلاش برای حفظ وجهه عمومی خود می کند...
سه موج سوار اول صبح تصمیم میگیرند به دریا بروند. اما در میانه راه تصادف میکنند و سایمون، که ۹ سال بیشتر ندارد در حالت کُما به بیمارستان منتقل میشود. دکتر متوجه میشود که مغز او مُرده است و والدینش سریعاً باید تصمیم بگیرند که اعضای بدنش را اهدا کنند یا نه...
پرفروش ترین رمان نویس جنایی، که ناامیدانه به دنبال داستان جدیدی می گردد تمرکز خود را بر روی خودکشی ظاهری یک زن شهرستانی، مدلی مشتاق که وی فکر می کرد تناسخی از ماریلین مونروئه است می گذارد...