
«فيليشيا» (کسيدي) از دهکده اي کوچک در ايرلند به اميد يافتن محبوبش راهي برمنگام مي شود. او خيلي زود با «هيلديچ» (هاسکينز)، مدير يک مؤسسه تهيه ي غذا آشنا مي شود. «هيلديچ» يد طولايي در استفاده و سوء استفاده از زنان بي خانه و کاشانه دارد و «فيليشيا» را به چشم قرباني تازه ي خود مي نگرد...

بريتيش کلمبيا، کانادا. وکيلي به نام «ميچل استيونز» (هولم)، که دخترش بر اثر استعمال مواد مخدر از دست رفته، به شهر کوچک سام دنت مي رود که در آنجا به تازگي زندگي تعدادي دانش آموز در اثر سقوط مدرسه در يک درياچه ي يخ زده کشته شده اند. او والدين قربانيان را وا مي دارد تا عليه مقصر يا مقصران حادثه اعلام شکايت کنند.

این فیلم داستان زندگی خانوادهی مردی به نام "نوح" است، و بازگو کننده این است که چگونه زندگی هر شخصی منحصر به فرد است. نوح با مشتریانش س/ک/س دارد. همسرش "هرا" که برای انجمن سانسور کنندگان کار می کند باید فیلم پ/و/ر/ن/و مشاهده کند. آنها یک فرزند دارند و خواهر "هرا" نیز پیش آنها زندگی می کند...