

داستان حول محور پدری میچرخه که در یک تصادف رانندگی به همراه پسر و همسرش آسیب سختی میبینه بعد از بهوش اومدنش در دو زندگی کاملاً متفاوت بیدار میشه یک روز در زندگی با همسرش که بعد از تصادف پسرشون رو از دست دادن و فردا در زندگی با پسرش که بعد از تصادف همسرش رو از دست دادن و مایکل بریتن با بازی جیسون آیزاک (بازیگر کهنه کار سینما و فیلم های هری پاتر) در حقیقت با دوتا دنیای کاملاً متفاوت روبرو میشه و …


یک خانواده معمولی برای شروعی دوباره و نو به خانه ای جدید میروند اما در این خانه اوضاع آنچنان که به نظر میرسد خوب و نرمال نخواهد بود. رازهای سر به مهر زیادی در این خانه وجود دارند. صاحبان پیشین آن بر اثر قتل و خودکشی از دنیا رفته اند. این خانه به آن زیبایی که به نظر میرسد نیست…راز چیست؟ مشکل کجاست؟ چرا صاحبان جدید پس از دیدن موارد مشکوک از خانه نمیروند و در آن میمانند؟ این خانه چه رازی را در خود پنهان کرده؟ سرنوشت این خانواده و اطرافیان آنها همگی به خانه گره خورده اس…

دیوید فیلمنامه نویس جوانی است که بنا به دلائل کاری مجبور می شود تا با همسرش اِمی ، به محله ایی در پایین ترین نقطه شهر نقل مکان کند تا مدتی را در آنجا سپری کنند. اما محله ایی که این زوج به آن قدم می گذارند مملوء از انسانهای ناآرامی است که جنگ و جدل عضوی جدایی ناپذیر از زندگی آنها به حساب می آید. در این وضعیت رابطه دیوید و اِمی به دلیل اختلاف بر سر زندگی در این مکان بالا می گیرد و ...


داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه ۴ نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .


داستان سریال راجع به پسری به اسم جیمی چنس هست که وضع زندگی مناسبی نداره و باپدرش آب استخر مردم رو تمیز می کنه. یک شب به طور اتفاقی با دختری آشنامیشه و فردای اون روز متوجه میشه که اون دختر یه قاتل زنجیره ای فراریه.وقتی به ملاقات او توی زندان میره میفهمه که اون حامله شده. حالا قراره یهعضو جدید به خانواده چنش اضافه بشه. خانواده اش تمایلی ندارن اما اوناسرار داره که بچه رو بزرگ کنه...


سریال به خانواده های «جی پریچت»، دخترش «کلر» و پسرش «مایکل» که همه در لس آنجلس زندگی می کنند می پردازد. «کلر» مادر خانه داری است که همسر «فیل دانفی» است و سه بچه دارد. جی با «گلوریا»، دختر جوان کلمبیایی ازدواج کرده است و به او کمک می کند تا پسر نونهالش را بزرگ کند. «مایکل» و پارتنرش «کامرون تاکر»، کودکی ویتنامی بنام «لیلی»، را به فرزند خواندگی گرفته اند.