دکتر جیسون بال بنیان‌گذار شرکتی است که در آن او و کارمندانش با تکنولوژی بالا جلسات دادگاه قضایی را تحلیل میکنند. آنها این کار را برای درک هیئت منصفه، وکلا، شاهدان و متهمین انجام میدهند تا پیروزی مشتریانشان را تضمین کنند...
داستان در مورد مرد قدرتمندی می‌باشد که سرنوشت اقتصادی کشورها را کنترل می‌کند...
این فیلم آخرین روز جهان هستی را روایت می کند. این که چگونه یک نقاش و یک بازیگر معروف آخرین روز جهان را کنار هم سپری می کنند...
یک زن جوان بنام کریستینا بین مرگ و زندگی گیر افتاده است... و یک مامور تشییع جنازه که ظاهرا توانایی انتقال مرده‌ها را دارد، او را برای رفتن به دنیای آخرت آماده می کند. اما از طرفی این احتمال وجود دارد که کریستینا هنوز زنده باشد و قصد مرد زنده به گور کردن او باشد.
در منهتن، یک مادر در حال آماده کردن خود برای گرفتن جشن تولد ۶ سالگی دو دخترش است، اما روحشم هم خبر ندارد که در موقعیتی قرار میگیرد که مجبور می شود مراسم را تعطیل کند...
یک دختر نوجوان که به خدمات نگهداری از کودکان مشغول است ، بعد از اتفاقی با یکی از مشتری هایش می‌افتد شغلش را به سرویس جدیدی به نام دخترهای تلفنی برای مردهای متاهل تغییر میدهد...
دهه ۱۹۶۰، ليورپول. جاد کارگر بندر به قصد يافتن پدر گمشده اش راهي نيويورک مي شود. دست تصادف دختري زيبا به نام لوسي سر راه وي قرار مي دهد و اين دو نفر دلباخته يکديگر مي شوند. لوسي از فعالان جنبش صلح خواهي است و جاد نيز کم کم جذب ايده هاي وي مي شود. اين زوج خيلي زود تحت تاثير دکتر رابرت و آقاي کيت در کوچه هاي گرينويچ ويليج پرچم عصيان برافراشته و دامنه اعتراضات مدني ر تا ديترويت گسترش مي دهند. اما احضار مکس-برادر جاد- به سربازي و اعزام او به ويتنام باعث مي شود تا اين زوج با واقعيت هاي زميني تر، خشن تر و تلخ تري آشنا شده، مبارزه براي خاتمه دادن جنگ ويتنام را آغاز کنند...
«ادوارد ويلسون» (مت دیمون) به عنوان يك دانشجوي خوشبين و مثبت در دانشگاه درس مي خواند و جذب انجمن جمجمه و استخوان مي شود. اين انجمن محلي است براي پرورش فكري و آينده سازي رهبران آينده جهان. تيز هوشي ويلسون و عظمت و خوشنامي وي و اعتمادي كه به ارزش هاي آمريكايي دارد او را بهترين كانديد براي كار كردن در اين سازمان مي كند و در جنگ جهاني دوم جذب سازمان O.S.S مي شود كه اين سازمان بعد ها باعث بوجود آمدن سازمان C.I.A مي باشد.
آندرا ساچز روزنامه نگار ساده ای است که به تازگی فارق التحصیل شده است.او به عنوان دستیار دوم میراندا پرایستلی مدیر اجرایی بی رحم و جدی یک مجله مد استخدام می شود. رویای آندرا تبدیل شدن به یک رونامه نگار ماهر و روبرو شدن با چالش در شغل حرفه اش است .دستیار اول میراندا توصیه هایی درباره طرز رفتارش به میراندا می کند...