
نوآه، پسر جوانی است که در شب اول با دختر رویاهایش، آوری، به خوبی خوشگذرانی میکند. ولی ناگهان وارد منطقه دوستی با آوری میشود و سه سال آینده را به این فکر میکند که مشکل آن شب چه بود. تا اینکه او شانس غیرمنتظرهای برای تصحیح کردن اشتباه آن شب خود پیدا میکند و با سفر در زمان، برای بدست آوردن دختر رویاهایش دست به کار میشود ...


جیمی از زنش جدا شده و صاحب یک رستوران می باشد و به نحوی استایل زندگی اش همانند دوران مجردی اش است، تا اینکه متوجه میشود یه پسر دارد و از او یک نوهی دختر. او باور اینکه پدر شده باشد برایش سخت بود تا اینکه پدربزرگ هم شده باشد. جیمی آدم بااخلاق، خوشتیپ و مهمتر از همه مجردترین فرد بین اطرافیانش است و حالا باید همه این خودپسندی و خوشی ها را کنار بگذارد و به جای مجرد بودن، پدربزرگ شدن را قبول کند که البته کار آسانی نخواهد بود.


داستان این مینی سریال راجع به دو برادر کم سن و سال به نام های وِرت و گرگوری می باشد که در مسیر بازگشت به خانهشان در جنگلی اسرارآمیز و هولناک گم می شوند. آنها در مسیر سفرشان برای خروج از این جنگل به طور نه چندان خوشایندی با پرنده ی سخنگویی به نام بئاتریس و پیرمرد عجیبی به نام وودزمن آشنا می شوند و...