
ﯾﮏ دختـر ﺟﻮﺍﻥ (ﺍﻣﺎ ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ) به ﺷﻐﻠﯽ رویایی ﺩﺭ ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ تکنولوژی به نام دایره دست ﻣﯽیابد ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﻄﺮﻧﺎﮎ ﺩﺭ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺣﺮﯾﻢ ﺧﺼﻮﺻﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻭ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ. ﺍﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎﺕ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﺼﺐ ﭼﻪ ﺗﺄﺛﯿﺮﯼ ﺑﺮ دوستانش، خانواده و ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺑﺸﺮﯾﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ.

دو ستاره تیم فوتبال دبیرستان Gerald R. Ford تصمیم می گیرند که از تیم فوتبال خارج شوند و به تیم چیرلیدر ها بپیوندند … در این بین Shawn عاشق Carly ، رهبر تیم چیرلیدر می شود اما Carly به قصد انها برای پیوستن به چیرلیدر ها شک می کند … برای راضی کردن Carly آنها مجبور می شوند حرکات جالب جدیدی را قبل از مسابقه نهایی تمرین و اجرا کنند...

داستان فیلم از آنجایی آغاز می شود که یک سنگ آسمانی به پارکی در مرکز نیویورک برخورد میکند و گودالی در آنجا ایجاد می شود. بعد از برخورد یک شخص از داخل گودال بیرون می اید ولی این یک شخص عادی نیست بلکه او تشکیل شده از ۱۰۰ موجود فضایی که قد هر کدام ۵ سانتی متر است و به دنبال راهی برای نجات سیاره خود از نابودی هستند. اوضاع وقتی پیچیده تر می شود که ریس این موجودات فضایی عاشق زنی از زمین می شود و …

چز قهرمان اسکیت سواری روی یخ است که رقیب سرسختی به اسم جیمی دارد . چز فردی لاابالی و بی ادب است اما جیمی برخلاف او جوانی مودب و خوش اخلاق می باشد . در ادامه در جریان یک مسابقه جهانی اسکیت که آنها برای کسب مدال طلا با هم رقابت می کنند با یکدیگر درگیر شده و فدراسیون جهانی آنها را برای همیشه از شرکت در مسابقات انفرادی اسکیت روی یخ محروم می کند ...

نوربیت در دوران نوزادی از اتومبیلی به بیرون پرت شده و مک یک رستوران چینی به اسم آقای وانگ او را به فرزند خواندگی قبول کرده است . او در دوران جوانی مجبور می شود با دختر بسیار چاق ، عصبی و مستبد به اسم راسپوتیا ازدواج کند . در ادامه نوربیت با دوست دوران کودکی اش که دختری زیبا به اسم کیت ویلیامز است آشنا شده و به او علاقمند می شود . از سوی دیگر کیت نامزدی ثروتمند و خوش تیپ به اسم دیون دارد اما بتدریج که وقت بیشتری را با نوربیت می گذارند به او علاقمند می شود.