زوج جوان رارا و سوتان که پس از ماه عسل آماده شروع زندگی جدیدی هستند. رارا از پدر هلندی خود، ویلیام ساوندر، که عاشق اندونزی بود، یک مزارع چای بزرگ در جاوه مرکزی به ارث برده است.
پس از گذشت دو سال از زندگی کارتیکا با هندرو و لیندا، تلاش هندرو برای به فرزندی گرفتن او با مخالفت سازمان بهزیستی روبرو میشود و این امر موجب میشود تا زندانیان بند ۷ و هندرو برای رسیدن به عدالت به روش خود اقدام کنند.