
این سریال داستان زندگی بارباروس خیرالدین پاشا، ملقب به ریش قرمز رو به تصویر میکشه. بارباروس خیرالدین پاشا که در زمان عثمانی کاپیتان دریایی دولت بود، پیروزی های فراموش نشدنی زیادی در جنگ های برون مرزی کسب کرد و باعث برتری عثمانی در دریای مدیترانه شد. اسم اصلی خیرالدین پاشا، رئیس خضر است که سه برادر به نام های اوروچ، اسحق، الیاس دارد.


اوزگور یه پسر حدودا سی ساله است که باورش به دخترها و عشق رو از دست داده و دنبال روابط یکروزه است و درست مثل اسمش یک روح آزاد داره و همیشه دنبال هیجانه و یک جا بند نمیشه. تحصیلکرده و ثروتمند و خوشتیپه و انتخاب هاش همیشه از روی منطقه. مدیریت یک رستوران معروف در استانبول رو برعهده داره. از طرفی ازگی یک دختر زیبا و ساده و صمیمی حدودا سی ساله است که دوست داره یه زندگی ساده و بدون زرق و برق داشته باشه و سرش تو کار خودش باشه. ازگی در یک شهر کوچیک بزرگ شده و برای دانشگاه به استانبول اومده و دیگه برنگشته. اون سعی میکنه به همه ی اطرافیانش کمک کنه و طرفدار صداقته. در انتخاب هاش بیشتر از منطق با احساساتش حرکت میکنه…