بیماران یک آسایشگاه پس از اینکه مراقبشان مریض شده و در بیمارستان بستری می شود، تصمیم میگیرند برای تماشای مسابقه بیسبال به شهر بروند، اما در میانه راه گم شده و در شهر نیویورک سرگردان می شوند، تا اینکه مجرمانی پیدا می شوند و برایشان دردسر درست می کنند...
پس از بحران اقتصادی سال ۱۹۸۰ جک، که یک مهندس اتوموبیل است از کار بیکار میشود. وقتی همسرش، کارولاین، کار پیدا میکند و به نانآور خانواده تبدیل میشود، جک مجبور میشود مسئولیتهای او در خانه را بهعهده بگیرد و به آقای مادر تبدیل شود...