

ریشه اصلی داستان این سریال درباره ی نزاع و جنگ بین خدایان قدیم و خدایان جدید است. خدایانی که قدرتشان نشئت گرفته از اعتقادات مردم میباشد. هر خدایی که تعداد معبودهای بیشتری داشته باشد، قدرتش بیشتر خواهد بود. ماجرای سریال در عصر مدرن روایت میشود. زمانی که پرستش خدایان در حاشیه قرار دارد و عشق به تکنولوژی و مادیات جای آنها را گرفته اند. "شادو/سایه" یک محکوم سابق است که به تازگی از زندان آزاد شده. او با مردی مرموز به نام "ونزدی/چهارشنبه" آشنا میشود، کسی که چیزهای زیادی دربارهی زندگی و گذشته "شادو" میداند. در حقیقت "ونزدی" یک خدای قدیمی قدرتمند می باشد که درصدد است برای انجام ماموریت خود ارتشی بسازد و شکوه گذشتهی خود را دوباره زنده کند...

نوبی (ساشا بارون کوهن) مردی از طبقه پایین جامعه می باشد که به هرآنچه که در زندگی اش می خواسته دست یافته است. او دارای ۱۱ فرزند می باشد و زندگی شادی را پشت سر می گذارد. تنها مسئله ای که نوبی را آزار می دهد، فقدان برادر کوچکترش سباستین (مارک استرانگ) است که از دوران کودکی دیگر او را ندیده. اما پس از ۲۸ سال نوبی موفق می شود برادرش را پیدا کند؛ برادری که حالا عضو سازمان MI۶ است...

قهرمان سابق مسابقات رقص سالسا، حالا یک مهندس بیعرضه است. اما آتش علاقه او به رقص، با عشقی که نسبت به رئیس جدید و فوق العاده زیبایش پیدا میکند، مجددا شعله ور میشود و تنها راهی که وی میتواند قلب او را بدست بیاورد، این است که به درجه بالایی از مهارت در هنر رقص نایل شود. حالا او تنها کاری که باید انجام دهد این است که شور و اشتیاق درونیاش را پیدا کرده و بروز دهد...