

داستان سریال بر روی گروهی از افراد متمرکز است که تاریخ تولدشان یکی می باشد و به صورت تصادفی زندگیشان در راه های مختلف به هم گره می خورد. جک و ربکا زوج جوانی هستند که در پترزبورگ منتظر به دنیا آمدن سهقلویشان می باشند. کوین بازیگر موفق و خوشتیپ تلویزیون می باشد که از زندگی مجردی خسته شده است. رندال نیز تاجری است که در کودکی پدرش او را در یک ایستگاه آتش نشانی رها کرده بود و اکنون دارای یک همسر و دو دختر است...

خون آشامی خردسال به نام «ابی» از نظر سنی رشد نکرده و در سن دوازده سالگی متوقف مانده است. او با خدمتکار میانسالش (که ظاهرا معشوق دوران خردسالی اوست) به آپارتمانی اسباب کشی می کند که در همسایگی آن پسر دوازده ساله تنهایی زندگی می کند که پدر و مادرش در آستانه جدایی اند و همکلاسی هایش او را در مدرسه آزار می دهند...

مامور ویژه و جاسوس موفق سازمان سیا باب هو(جکی چان) که در تمام ماموریت هایش سربلند بوده است ، اینباردر یکی از سخت ترین ماموریت های زندگیش وظیفه مراقبت از سه فرزند دوست دخترش را بر عهده دارد که رابطه خوبی با او ندارند، و هنگامی که یکی از آنها بطور اتفاقی یک فرمول فوق سری را دانلود می کند ، او را با یک گروه از تروریست های روسی در می اندازد...