دو همکار با نامهای «چارلی واکس» ( جان تراولتا ) و «جیم ریس» ( جاناتان میرز ) در دفتر سفارت آمریکا در فرانسه در حال کار هستند، کارمند جوان جیم که توسط یک جاسوس از شکل گیری یک حمله تروریستی در پاریس با خبر شده است به دنبال متوقف کردن حمله تروریستی در شهر می باشد...
داستان در مورد دو خواهر، پدرشان، و نامادری آن ها است. این دو خواهر که هر کدام راه خود را در زندگی می روند، «رز» (کالت) و «مگی» (دیاز) نام دارند. خواهر بزرگتر، رز، یک وکیل است که به تنهایی زندگی می کند و یک کمد پر از کفش دارد. خواهر کوچکتر، مگی، دختری جذاب، بی مسئولیت، و خودخواه است...
الیزا و دبی، خواهرانی هستند که معمولاً زیاد با هم گرم نمی‌گیرند و همکاری نمی‌کنند. زمانی که زندگی دبی در خطر می‌افتد، رابطه آنها در مرحله ای از آزمایش قرار می‌گیرد و الیزا مجبور می شود از قدرتش استفاده کند تا بتواند با حیوانات حرف بزند...
در جریان سفر با کشتی تایتانیک، «رز» (وینسلت)، دختری از خانواده ای ثروتمند که برای ازدواجی اجباری رهسپار امریکاست، اقدام به خودکشی می کند. اما «جک» (دی کاپریو)، مسافری فقیر از قسمت درجه ی سه کشتی، او را نجات می دهد. این دو به یکدیگر دل می بندند. کمی بعد، تایتانیک به یک کوه یخ شناور بر می خورد و رفته رفته غرق می شود....
زمانیکه یک دختر مدرسه ای ۱۶ ساله پی می برد که یک جادوگر است، خاله هایش او را کمک می کنند که بتواند این قدرتش را کنترل کند و همچنین قدرت های جادویی جدیدی به دست آورد.
"گلن هلند" موسیقیدان و آهنگسازی است که برای پرداخت اجاره خود اقدام به آموزش دادن می کند.او تلاش می کند تا به هدف واقعی خود مبنی بر ساختن یک کار بزرگ که نشانی از او برای همیشه بر جای بگذارد برسد...
