
«سمرین» (کاجول) دختری آرام و سربراه از یک خانواده متعصب هندوستانی مقیم شهر لندن است که علیرغم میل باطنی و بخاطر احترام به پدر و عقاید او قرار است به زودی با پسری مقیم هندوستان ازدواج نماید بدون آنکه حتی او را بشناسد چرا که پدر شناخت خود از خانواده پسر را کافی میپندارد. «راج» (شاهرخ خان) جوانی است ثروتمند، شوخ طبع٬ سر به هوا و مقیم شهر لندن که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده. این دو یکدیگر را در یک سفر به دور اروپا به همراه دوستانشان ملاقات میکنند و علی رغم تفاوتهای بارز شخصیتی و مسئله ازدواج قریب الوقوع سمرین به یکدیگر دل میبازند٬ ولی بدون آنکه جرات ابراز آنرا داشته باشند از هم جدا میشوند...

راجیو که فرزند یه خانواده ثروتمند هست با مادرش در خانه اشرافی خود زندگی می کند.هر چند که او عاشق راجینی که یک دختر یتیم بی اصل و نصب است او می خواهد تا با دختری زیبا به نام ویجایا سینگ ازدواج کند که تنها دختر تاکور آجی سینگ است ، وقتی ارجیو مادر خود را از قصد ازدواجش با راجینی مطلع میکند …