

داستان این سریال فانتزی و رازآلود دربارهی موجودات افسانهای و اسطورهای میباشد که از سرزمین جنگزندهی خود فرار کرده و اکنون در یک شهر تاریک و مرموز زندگی میکنند. اما حضور این موجودات در این شهر باعث افزایش جمعیت و همینطور مشکلات و ناسازگاری با انسانها میشود. در این میان یک قاتل سریالی شروع به قتل این موجودات میکند و کارآگاهی که بر روی این پرونده کار میکند به زودی به عنوان قاتل و تنها مظنون فعلی شناخته میشود و…

داستان این فیلم در دورانی که تب گل لاله در هلند بالا گرفته بود رخ می دهد. در این دوران یک هنرمند نقاش به نام جان ون لووس ( دن دی هان ) توسط مردی ثروتمند ( کریستوف والتز ) استخدام می شود تا تصویر پرتره همسرش سوفیا ( آلیشیا ویکاندر ) را نقاشی کند. اما پس از حضور جان در کنار سوفیا، این دو به یکدیگر علاقه مند می شوند و…


راس پولدارک تصمیم میگیرد برای اینکه به جرم قاچاق محاکمه نشود، دختر مورد علاقه اش الیزابت را ترک میکند و به ارتش ملحق شود. وقتی ۳ سال بعد به خانه بر میگردد متوجه میشود که پدرش مُرده، خانه بزرگ آنها ویران شده، ثروتشان از دست رفته و معشوقه اش به نامزدی پسر عمویش در آمده است. او در راه برگشت به خانه دختری را از کتک خوردن نجات میدهد و او را به عنوان خدمتکار آشپزخانه استخدام میکند، اما همشهریهایش از برگشتن بچه پولدار شهرشان که قصد پس گرفتن موقعیتش اجتماعیش را دارد زیاد راضی نیستند و همین باعث ایجاد بر خوردهایی بین آنها و راس میشود که عواقب ناخوشایندی را برای وی در پی دارد...