
مزرعه "مک کندل" توسط گروهی از جنایتکاران خطرناک که به وسیله "جان فین" رهبری می شوند مورد حمله قرار می گیرد.آنها "جیکوب" کوچک را ربوده و درخوست یک میلیون دلار پول برای آزادی اش می کنند.تنها یک مرد به اندازه کافی باهوش و قدرتمند است که بتواند او را نجات دهد و او کسی نیست جز "بیگ جک"...

در انتهاي جنگل هاي داخلي امريکا، گروهي از سربازان جنوبي به سرکردگي «سروان پي ير کوردونا» (ريورو) و هم راهش، «توسکارورا» (ميچم)، محموله اي از طلا را از قطار شمالي ها مي دزدند و «سرهنگ کورد مک نالي» (وين) را نيز گروگان مي گيرند. پس از جنگ و در ملاقاتي دوباره، «مک نالي» از «کوردونا» نام خائناني از ميان شمالي ها را که جاي محموله ي طلا را لو داده بودند مي خواهد...

مرد كارآزموده و سرد و گرم چشيدهاى به نام « كريس » ( براينر )، همراه با شش هفتتيركش ماهر ديگر - « وين » ( مكويين )، « بريت » ( كوبرن )، « اورايلى » ( برانسن )، « چيكو » ( بوخهولتس )، « هرى لاك » ( دكستر ) و « لى » ( وون ) - برابر راهزنانى به سركردگى « كالورا » ( والاك )، دفاع از جمعى از دهقانان مكزيكى را به عهده مى گيرند...