
جایزه گلدن گلوب (گوی زرین) نام مجموعه جوایزی است که هرساله در ایالات متحده آمریکا توسط اتحادیه مطبوعات خارجی هالیوود به بهترین تولیدات سینمایی و تلویزیونی اهدا میگردد. این جایزه نخستین بار در سال ۱۹۴۴ به فیلمهای تولیدی و محصولات تلویزیونی تعلق گرفت. مهمترین جایزه آکادمی با نام «بهترین فیلم» یکی از مهمترین رقابتهای فیلمسازان محسوب میشود. همچنین جایزه «یک عمر فعالیت هنری» یکی از مهمترین جوایز گلدن گلوب است که هر سال به یکی از بزرگان عرصه سینما و تلویزیون آمریکا داده میشود. گفتنی است که این جایزه به فیلم یا برنامه تلویزیونی خاصی تعلق نمیگیرد و تنها برای یک عمر فعالیت هنری بزرگان سینما و تلویزیون آمریکا اهدا میشود.

داستان فیلم در مورد تامی مردی است که به علت خلافکاری های گذشته اش سه سال را در زندان گذرانده و اکنون از زندان آزاد شده است. در طول این مدت خانواده و اطرافیانش تغییرات زیادی پیدا کرده اند و تامی نیز به علت سابقه دار شدن دچار مشکل شده است. با این حال او سعی می کند تا به هر شکل ممکن دوباره به حالت عادی برگردد و زندگی جدیدی را اغاز کند. اما تغییرات بسیار زیاد هستند...


سریال" عشق بزرگ" از سه خانه در جوار یک دیگر شروع می شود، در هر یک از این خانه ها زنی خانه دار با تعدادی بچه با سنین مختلف زندگی می کنند. "بیل هنریکسون" صاحب فروشگاهای زنجیره ای لوازم ساختمانی، تنها مردی است که به این سه خانه رفت آمد دارد ، با این تفاوت که برای ورود به این خانه ها ، همیشه از یک در و یک خانه استفاده می کند، و برای ورود به دو خانه دیگر از حیاط پشتی خانه ها که به هم متصل است بهره می برد.

«مايکل فلگيت»، جوان انگليسي مقيم منهتن، يک شرکت موفق حراج اشياي هنري کم ياب و با ارزش را مي گرداند. وقتي «مايکل» با «جينا» آشنا مي شود، بلافاصله از او خوشش مي آيد و سه ماه بعد از او تقاضاي ازدواج مي کند. اما «جينا» مي گويد که به خاطر خانواده اش، «مايکل» هرگز نبايد ازدواج با او را به ذهن خود خطور دهد. کمي بعد «مايکل» به مشکل خانواده ي «جينا» پي مي برد: «فرانک»، پدر «جينا»، يک سردسته ي مافيايي است...