
این فیلم داستان پلیسی به نام نیک کاسیدی (سام ورتینگتون) را روایت می کند که گرفتار توطئه شده و به همین جهت روانه زندان می شود. اما زندان جایی نیست که نیک بتواند در آنجا دوام بیاورد و هرجور که شده باید بی گناهی خود را اثبات کند به خاطر همین به بالای ایوان هتلی در منهتن می رود...

الی ( آنا فاریس ) دختری است که تمام مشکلات زندگی اش تمام شده و حالا تنها خواسته اش این است که عشق واقعی را در زندگی اش تجربه کند. او که در دوران زندگانی خود با حدود ۲۰ مرد رابطه داشته، تصمیم می گیرد به گذشته رجوع کند تا ببیند کدام یک از این مردان می توانست عشق واقعی او در زندگی اش باشد و...

«چارلی» ( هیو جکمن ) یک بوکسور حرفه ای سابق است که اینروزها بجای خودش، رباتها را به رینگ مبارزه می فرستد. این نوع مسابقه که از محبوبیت فوق العاده بالایی برخوردار است، مدتهاست که تبدیل به میدانی برای عرض اندام انسانها به وسیله رباتها شده و پیروزی در آن هم مزایای خوبی برای برنده دارد. چارلی که ربات خود را برای مسابقات آماده می کند، ناگهان با پسری ۱۱ ساله مواجه می شود که ادعا می کند پسر واقعی اوست...

سیاستمداری به نام دیوید نوریس (دیمون) به زنی بالرین به نام الیس (بلونت) علاقمند می شود ولی دست سرنوشت این دو را از هم جدا می کند. و این فیلم در مورد یک سیاستمدار و یک رقاصه می باشد که بوسیله نیروهای عجیب و خاصی در کنار هم قرار میگیرند و درگیر یک رابطه می شوند که قضایای جالب و هیجان انگیزی اتفاق می افتد…

واریس در دوازده سالگی از صحرا به دلیل اصرار پدرش برای ازدواج با پیرمردی که قرار است چهارمین زنش باشد فرار میکند و به طرز معجزه آسایی نجات پیدا میکند و به موگادیشو میرود و از آن جا در زمان جنگ سومالی به واسطه مادربزرگش به انگلستان فرستاده میشود. او به محل اقامت خاله اش که همسر سفیر سومالی در لندن بوده میرود و مثل یک خدمتکار آن جا کار و زندگی میکند تا پایان جنگ سومالی که از ان خانه بیرون میآید و سرنوشتش سمت و سوی دیگری پیدا می کند...