کلاریس کلیف سقف شیشه ای را می شکند و محیط کار را در یک کارخانه سفالگری در انگلستان دهه ۱۹۲۰ متحول می کند...
آب های شمال داستان پاتریک سومنر، یک جراح طرد شده سابق ارتشی را به تصویر می کشد که به عنوان پزشک کشتی در یک سفر شکار نهنگ به قطب شمال ثبت نام می کند. در هیئت مدیره او با هنری دراکس، شکارچی، قاتل بیرحمی که بی نظمی اش به شکلی متناسب با سخت گیری های دنیای او شکل گرفته است، ملاقات می کند.
ماجراهای متعدد یک دامپزشک می باشد که زندگی اش حومه شهر در دهه ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ یورکشایر، انگلستان است..
متی برتون بوکسوری هست که حین مبارزه صدمه جدی میبند، این فیلم درباره تاثیر این اتفاق بر زندگی و خانواده اش است.
داستان این فیلم که مدت کوتاهی قبل از رویدادهای «امیدی تازه» (A New Hope) رخ داده، متمرکز بر گروهی از جاسوس‌های شورشی است که نقشه می‌کشند تا «ستاره مرگ»، سلاح جدید امپراتوری کهکشانی را پیدا کرده و بدزدند...
داستان در شهر ساحلی بلک‌پول واقع در شمال انگلیس جریان دارد. یک مرد ناامید که قصد خودکشی دارد وارد یک رابطه دوستانه نامعقول با زن جوانی می شود و...
گروهی از خلافکاران و پلیس های فاسد تصمیم به قتل یک افسر پلیس می گیرند تا بزرگترین سرقت شهر را گردن او بیندازند…
داستان مینی سریال از این قرار می باشد: روزی که "تام پارفیت" پیرمرد هشتاد ساله، به خواست خودش به خانه سالمندان میرود، شاهد مرگ فجیع یکی از مسئولین آنجا میشود در حالیکه تام همان روز در گوشه‌ای از اتاق با مشاهده‌ی عکسی پاره جمله‌ی عجیبی بر زبان می‌آورد...
پلیس خوب بودن همیشه به این معنی نیست که همه چیز را بر طبق کتاب و نوشته ها (قانون) پیش برد. وقتی داستان جرم و جنایت در لندن عوض می شود و قدرت به دست ترک‌ها و آلبانی‌ها می افتد، یک پلیس “خوب” چگونه باید جان سالم به در ببرد؟.