داستان تیلور فری که از طرف خدا ماموریتی دریافت میکند: داستانهای خانوادهاش را بازگو کند و جامعه خود را الهام بخشد. اما او نمیداند که شیطان هم برنامههای خود را دارد...
پس از یک شب مهمانی ، سه دانشجوی کالج به خانه باز می گردند و زنی را بیهوش در آپارتمان خود می بینند. از آنجایی که پلیس نگران است که آنها را به اشتباه مشکوک کند، آنها سعی می کنند زن را به محل امنی برسانند...
داستان درباره اسلون و جکسون که مدام سر این موضوع که چرا هنوز مجرد هستن با خانواده هاشون درگیرند، در این نفر در یک تعطیلات باهم روبرو میشن و تصمیم میگیرند در سال پیش رو باهم "قرار مقدس" بزارند.