
ال ماریاچی (آنتونیو باندارس) برای انتقام گیری بازگشته است . او قصد دارد ژنرال مارکوئز را که مسبب قتل همسر او و دخترشان بوده است را بقتل برساند . در همین حال فرد مشکوکی به اسم سندز (جانی دپ)که ادعا می کند مامور سازمان جاسوسی آمریکا است به ال ماریاچی پیشنهاد می دهد که برای کشتن مارکوئز به او کمک خواهد کرد . بزودی مشخص می شود که توطئه ای برای سرنگون ساختن رئیس جمهور فعلی مکزیک از سوی یکی از بزرگترین قاچاقچیان مواد مخدر به اسم باریلو که مارکوئز نیز با او همراه است ، در جریان است...

ست گكو (جرج كلوني) و برادر كوچكترش (كوئنتين تارانتينو) پس از اينكه سرقت مسلحانه خونيني را در تگزاس انجام مي دهند، تصميمي دارند از مرز گريخته و وارد مكزيك شوند. آنها يك كشيش و دو فرزندش را گروگان مي گيرند تا آنها را از مرز عبور دهند. آنها غروب آن روز و پس از عبور از مرز به يك كلوب مي رسند كه افراد مشكوكي در آنجا هستند. آنها تصميم مي گيرند شب را در آنجا سپري كنند اما پس از مدتي پي مي برند كه صاحبان آنجا عده اي خون آشام هستند و اکنون براي نجات جانشان بايستي با آنها مقابله كنند.

یک مرد آمریکایی که نامش در طول فیلم گفته نمیشود وارد میخانه ای در مکزیک میشود.او داستانی از یک مرد قد بلند مکزیکی به نام ال ماریاچی که در جعبه گیتارش اسلحه پنهان کرده بود و میخانه ای که در آن بوده تعریف میکند.در داستان او همه افراد در میخانه به جز خود او توسط آن مرد مکزیکی کشته میشوند و …