الکس رایدر یک نوجوان معمولی است که برای کار در MI۶ استخدام شده است، جایی که از مهارت هایی استفاده می کند که قبلا نمی دانست و حالا باید به یک جاسوس خارق العاده تبدیل شود.
زندگی تونی پس از مرگ همسرش بر اثر سرطان زیر و رو می شود. او به خودکشی فکر می کند، اما در عوض تصمیم می گیرد آنقدر زندگی کند که با گفتن و انجام هر کاری که می خواهد، دنیا را به خاطر مرگ همسرش مجازات کند...
مردی جوان عضو گروهی میشود که همه نوع خلافی از مصرف مواد مخدر گرفته تا سرقت مسلحانه انجام میدهند. آنها این شیوه زندگی کردن را دوست دارند، تا اینکه کم کم توجه پلیس و یک باند رقیب را به خود جلب میکنند...