"ایپولیتا" زنی فلج است که پس از مرگ مادرش دچار مشکلات روانی شده است. سرنوشت شوم و مداخله یک روانشناس او را وادار می کند تا زندگی گذشته اش به عنوان یک ساحر را بیاد بیاورد و...
"روبرتو" دانشجوی خجالتی حقوق در رم، با "برونو" مردی چهل ساله و دمدمی مزاج که او را برای به سفری از میان مناطق رومی و توسکانی در تابستان سال ۱۹۶۲ می برد، آشنا می شود. آنها دو روز را با هم گذرانده، با خانواده های یکدیگر آشنا می شوند و...
روزنامه نگارى به نام «مارچلو روبينى» ( ماسترويانى ) با نوشتن مطالب جنجالى و داستان رسوايى ها تأمين معاش مى كند. او در حالى كه جاه طلبى هاى ادبى نيز دارد در منجلاب جامعه ى فاسد رم گرفتار آمده و بى اعتنا به اصول اخلاقى مى كوشد تا خودش را پيدا كند.