

این سریال در خصوص دورهی ای است که انسانها میتوانند ، وسایل کامپیوتری در بدن خود کار بگذارند یا بعد از مرگ مغزهای آنها میتواند در یک ربات زنده بماند. دولت ژاپن نیروی ویژهای متشکل از افسران سابق ارتش و پلیسهای ماهر به نام بخش امنیت عمومی نه به رهبری کاراکتر اصلی این مجموعه یعنی موتوکو کوساناگی ایجاد کرده که با تروریستها مقابله کنند.


این سریال در واقع اسپین آف سریال Sons of Anarchy است. داستان بعد از اتفاقات زندگی جکسون تلر (چارلی هانام) در سریال Sons of Anarchy جریان دارد و در مرز مکزیک و کالیفرنیا اتفاق میافتد و درباره زندگی ازیکیل ریس (ملقب به EZ) است. ازیکیل یک مجرم تازه از زندان آزاد شده است که تلاش میکند یک هویت قانون شکنانه تازه برای خودش دست و پا کند. او در شهری به جست و جوی این هویت میپردازد که زمانی در دوران کودکیاش در آنجا رسیدن به رویای امریکایی را در سر میپروراند. ازیکیل به عنوان یک تازهکار به باشگاه موتورسواری Mayans MC که رقیب باشگاه Sons of Anarchy محسوب میشود، میپیوندد و…


کلماتی هستن که وایولت در میدان جنگ شنیده و نمیتونه اونارو فراموش کنه. این کلمات توسط شخصی که برای اون عزیز بوده به اون گفته شده، شخصی که بیشتر از همه دوسش داشته و اون هنوز معنی این کلمات رو نمیدونه. در یک زمان مشخص ، در قاره تلسیس. یک جنگ بزرگ که قاره رو به دو قسمت شمالی و جنوبی تبدیل کرده بود ، بعد از چهار سال به پایان رسید، و مردم به نسل جدید خوش آمد گفتن. وایولت اورگاردن، دختر جوانی که به اسم "سلاح" شناخته میشه، میدان جنگ رو ترک کرده تا زندگی جدیدی رو در خدمات پستی "سی اچ" شروع کنه. در اونجا، اون تحت تاثیر "عروسک های خاطرات اوتوماتیک" قرار میگیره، عروسک هایی که افکار مردم رو در خود نگه میدارن و اونارو به کلمات تبدیل میکنن. وایولت کار خودشو به عنوان یک "عروسک خاطرات اوتوماتیک" شروع میکنه، و با احساسات انسان ها مختلف و شکل های گوناگون عشق روبرو میشه و اون تمام این مدت به دنبال معنی اون کلمات میگرده.