
دو سال پس از آخرين جنگ با سفيرات (Sephiroth) می گذشت. رافوس شينرا (ShinRa) سعي كرد دوباره شهر بزرگ را درست كند.اما در راه ساخت ،سه مرد در مقابل او ايستادند.اين سه مرد به دنبال مادرشان ميگشتند و سعي داشتند سفيرات را دوباره برگردانند.از اين رو كلود (Cloud) دوباره مجبور شد در مقابل كسي قرار بگيرد كه تهديد كرد دنيا را نابود خواهد ساخت.


بلیچ ماجراهای پسری دبیرستانی به نام "ایچیگو کوروساکی" است که توانایی دیدن ارواح را دارد. زندگی وی با برخورد با یک "شینیگامی" یا خدای مرگ که بر جریان گذر ارواح از دنیای انسانها به دنیای بعد از مرگ نظارت میکنند بکلی دگرگون میشود. "ایچیگو" با "روکیا کوچیکی " که یک "شینیگامی" و بدنبال یک "هولو" (یک روح گمگشته شرور) است، برخورد میکند و ...


R. Kenzo Tenma دکتر ژاپنی جوانی است که به عنوان جراح مغز در بیمارستانی که توسط Heinemann اداره میشود مشغول به کار میشود و مدارج ترقی را یکی پس از دیگری طی میکند و به موفقیت و اعتبار بسیار بالایی دست میابد و با Eva دختر Heinemann نامزد میشه اما او مخالف سیاست های درمانی ای است که بیمارستان در قبال بیماران مختلف اتخاذ میکند و...

داستان انیمیشن Tokyo Godfathers پدر خوانده های توکیو در یک شب کریسمس در شهر توکیو آغاز می شود که سه نفر بی خانمان به نام های جین و هانا که مرد و زنی میانسال هستند و دختری به نام میوکی که با آنها زندگی می کند ، وقتی به دنبال غذا می گشتند به یک نوزاد رها شده بر می خورند ، به همراه این نوزاد یه نامه بود که از یابنده نوزاد خواسته تا از او مراقبت کند ولی از نام نوزاد چیزی نگفته و یک کیسه که حاوی سره نخ هایی از پدر و مادر اصلی این نوزاد می باشد ، آغاز می شود . این سه نفر تصمیم می گیرند تا تمام تلاش خود را برای پیدا کردن والدین اصلی این نوزاد بکار گیرند و او را به خانواده واقعیش برسانند . چون او را در شب کریسمس پیدا کردند نام این نوزاد را Kiyoko به معنای فرزند خالص می گذارند . پدر خوانده های توکیو یک انیمیشن ساخت ژاپن به کارگردانی Satoshi Kon و Shōgo Furuya می باشد که در سال ۲۰۰۳ ساخته شد . Tokyo Godfathers سومین انیمیشنی است که Kon نوشته و کارگردانی کرده است . وی فیلنامه این انیمیشن را با همکاری Keiko Nobumoto نوشت و در سال ۲۰۰۳ این انیمیشن موفق به دریافت جایزه جشنواره هنر ژاپن گردید


انيمه درباره ی پسري به نام "ناراتو" كه در دهكده ای با نام "كونوها" ( برگ ) زندگي مي كنه . پدر مادر "ناراتو" بعد از به دنيا امدن او از دنيا رفتند و او تنها زندگي مي كند . وقتي "ناراتو" نوزاد بود هيولايي به نام "كيوبي" را در بدن او مهر كردن و به خاطر همين قضيه تمام مردم دهكده از ناراتو مي ترسند و به نوعي او را از خودشون طرد كردند . سپس "ناروتو" تصمیم می گیرد ...


در آینده ای نه چندان دور، سال ۲۰۳۰، خط میان زندگی دنیای مادی و دیجیتالی به هاله ای محو بدل شده است. حد و مرز تکنولوژی و انسانیت به گونه ای مافوق تصور فرا رفته و زندگی در دنیای الکترونیک همچون دنیای مادی در جریان است. با در هم آمیختگی انسان و ماشین گونه ی تازه ای از حیات سر بر آورده - گونه ای که به زودی انسانیت را برای همیشه دگرگون خواهد کرد...


سریال درباره خانواده جیم هست که خود جیم شخصیت کمدی و تنبل و بیخیالی داره و همه چیزو راحت میگیره و برعکس اون زنش آدمی مسئولیت پذیره که جیم خیلی سر این زنش رو مسخره میکنه. خواهر و برادر زن جیم هم از جیم میخوان همش آتو بگیرن و ضایعش کنند ولی جیم باز مسخره شون میکنه...سه فرزند جیم هم در کمدی داستان بسیار تاثیر گذارن...