

داستان اصلی این مجموعه تلویزیونی پیرامون زندگی چند دانشجوی پزشکی است که برای ادامه تحصیل و کسب تخصص جراحی به بیمارستان Grace شهر سیاتل ایالت واشینگتن آمریکا وارد میشوند. شخصیت اصلی داستان که در ضمن راوی داستان نیز هست، دختری به نام Meredith Grey است. عنوان سریال به تناسب نام این شخصیت انتخاب شده، اگر چه شباهت ظریفی با عنوان کتاب آناتومی گری (منبع مشهور علم آناتومی) دارد…

در سال ۲۰۵۴ در واشینگتون دی سی ، جان اندرتون کارآگاه پلیس در بخش پیش جنایت فعالیت می کند. این بخش که قاتلان را قبل از ارتکاب جرم شناسایی و دستگیر می کند، کار خود را براساس سه عامل فراشناختی پیش آگاهی انجام می دهد که باعث می شود پیش بینی ها درباره وقایع آینده دقیق و بدون اشتباه انجام شود. وقتی اندرتون متوجه می شود که به عنوان قاتل آینده کسی که اصلا نمی شناسد معرفی خواهد شده، مجبور می شود از دست همکاران خود فرار کرده و در عین حال هویت قربانی آینده خود را مشخص کند در حالی که فقط ۳۶ ساعت فرصت دارد. او یکی از پیشگوها را می دزدد و کم کم به این نتیجه می رسد که برایش پاپوش دوخته اند. اندرتن در پی جستجوهایش به طرزی اجتناب ناپذیر به همان مکانی کشیده می شود که قرار است قتل در آن اتفاق بیفتد …


داستان سریال در مورد ماجراهای روزانه یک خانواده ایرلندیِ کاتولیک می باشد. "شان" و "کلودیا" پدر و مادر این خانواده هستند که دارای سه فرزند قد و نیم قد می باشند. این دو علاوه بر اینکه باید به بچه های خود رسیدگی کنند، می بایست از پدر "شان" که زود در مورد همه چیز قضاوت میکند و همینطور برادر بیخیال و لا اوبالی اش نیز مراقبت کنند...

زن جوانی به اسم «ارین براکویچ» ( جولیا رابرتز ) با داشتن سه فرزند و در حالی که از شوهرش طلاق گرفته و بیکار است، پس از گذراندن ماجراهایی موفق می شود بعنوان دستیار یک وکیل شروع به کار کند. گرچه هیچ کس او را در این شغل جدیدش جدی نمی گیرد، اما طولی نمی کشد که تقریبا به تنهایی یک شرکت قدرتمند که متهم به آلوده کردن منبع آب شهر، است را سرنگون می سازد...