
در تابستان سال ۱۹۷۹، گروهی از نوجوانان که در شهری کوچک مشغول تهیه یک فیلم هستند، یک سانحه قطار وحشتناک را مشاهده می کنند و خیلی زود در میابند که این ماجرا تصادفی نبوده است. طولی نمی کشد که اتفاقاتی عجیب در شهر رخ می دهد و بعضی افراد ناپدید می شوند. پلیس محلی شروع به تحقیق می کند تا حقیقت را بیابد، قافل از اینکه ماجرا وحشتناک تر از حد تصور آنهاست.

«کریستین» (انجلینا جولی) وقتی از سر کار باز می گردد متوجه می شود پسر کوچکش گم شده است. ماه ها تلاش بی وقفه ی کریستین برای یافتن فرزندش به نتیجه ای نمی رسد چرا که پلیس لس انجلس ان چنان که باید به وظیفه اش عمل نمی کند. پس از مدت ها جست و جو پلیس پسر کریستین را به او باز می گرداند. اما کریستین نمی تواند باور کند که این پسر واقعی او باشد، او فکر می کند پلیس بچه ای عوضی به او بازگردانده است و در این میان هیچ کس حرف های کریستین را باور ندارد و به او کمک نمی کند.

«جرج ريوز» (افلک) بازيگر متوسطي بود که با مجموعه ي تلويزيوني «سوپرمن» به شدت مورد استقبال قرار گرفت و سرانجام ستاره شد. اما در شانزدهم ژوئن ۱۹۵۹، خبر مرگ «ريوز» که بر اثر اصابت گلوله جانش را از دست داده بود، همه را تکان داد. پليس بلافاصله علت مرگ را خودکشي ذکر کرد، ولي مادرش (اسميت) قضيه ي خودکشي پسرش را باور نکرد...


مالکوم در میانه درباره ی پسری به اسم مالکوم ـه که در خانواده ی عجیب ۶ نفره زندگی میکنه.مالکوم هوش و حافظه ی خیلی قوی داره و همین موضوع باعث شده که کمی با خانواده ی خودش در تضاد باشه و ماجراهای جالبی به وجود بیاره.دیگر اعضای خانواده عباردتند از :لوییس، مادر پرجذبه خانواده . هل ، پدری که بیشتر مثل دوست بچه هاش میمونه.فرانسیس ، بزرگترین پسر خانواده که بشدت خرابکاره.ریس ، که ورژن جوونتره فرانسیسه. و در نهایت دویی، کوچکترین برادر مالکوم که هنوز استعداد واقعیش رو بروز نداده!