

پس از یک سخنرانی توهینآمیز، سرهنگ پاتریک کویین به فرماندهی پایگاه استروپسدورف در هلند منصوب میشود؛ پایگاهی که به عنوان «بیاهمیتترین پایگاه ارتش در جهان» شناخته میشود. این پایگاه هدف استراتژیکی ندارد، اما امکاناتی مانند غذاخوری با کیفیت میشلن و تنها پنیرخانه ارتش را داراست. کویین تلاش میکند نظم و انضباط را بازگرداند، اما باید با فرمانده قبلی پایگاه، دختر جداشدهاش مگی، همکاری کند


بعد از اینکه بیماری گسترش پیدا می کند و به بیشتر مردم منتقل می شود، نظم جامعه بهم می خورد و جان سالم بدر برده ها در کمپ های مختلف برای بقا مبارزه می کنند. در این میان که تعداد خونآشام ها در حال افزایش است، دکتر لوتر باید هر چه سریع تر متوجه شود که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، در حالی که فاین روز به روز قدرتمندتر می شود تا در نهایت تبدیل شود به رهبر جامعه زیرزمینی خونآشام ها.

داستان یک خانواده در تلاش برای برای زنده ماندن در جهان وحشت زده از گونه های باستانی و مرگبار است که چندین دهه در تاریکی زمین در یک غار زیرزمینی گسترده پرورش یافته اند، و تنها با شنوایی حساس خود، طعمه را شکار می کنند و همهی مردم برای دوری از این موجودات و زنده ماندن، مجبور هستند که صدایی ایجاد نکنند، صحبت نکنند و آنقدر آهسته جابجا شوند که این موجودات متوجه حضورشان نشوند و...