

جان مایه اصلی داستان حول زندگی شخصی و کاری کارمندان، پرستاران و دکترهای یک اتاق اورژانس میگذرد. این سریال در سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ پخش شده است و داستان آن براساس زندگی واقعی "مایکل کرکتون" است که در سال ۱۹۷۴ پزشک یار یک بیمارستان بود. ER مخفف عبارت Emergency room به معنی اتاق اورژانس است. این سریال در مدت ۱۵ سال پخش مداوم هیچگاه از بازدید آن کاسته نشد و با کسب امتیاز ۸ از دید مخاطبان به کار خود پایان داد. نکته جالب توجه درباره این سریال حضور کلکسیونی از بازیگران و سوپر استار های معروف هالیوود در نقش های مختلف و به عنوان مهمان است.


داستانِ این سریال مربوط به پزشک زنی با نام مایکلا کوئین است که نقش آن را جین سیمور بازی میکند. مایکلا پس از گرفتن تحصیلات پزشکی در بوستون به دهکدهای در کلورادو میرود و در آنجا به معالجه بیماران میپردازد در همین حین با خانوادهای صمیمی میشود پس از مدتی مادر آن خانواده بر اثر بیماری در معرض مرگ قرار میگیرد و در اواخر عمرش سه فرزندش را به مایکلا می سپارد تا از آنها مراقبت کند.

چهار دزد بانک که خود را «رئيس جمهورهاي سابق» مي نامند، با ماسک هاي «رانلد ريگان»، «جيمي کارتر»، «ريچارد نيکسن» و «ليندون جانسن» سرقت هاي متعددي را مرتکب شده اند. «آنجلو پاپاس» (بيوزي)، مأمور FBI، مطمئن است که اين چهار نفر از جمله ي موج سواران کاليفرنياي جنوبي هستند و همکارش، «جاني يوتا» (ريوز) را ترغيب مي کند تا با هيئت مبدل، روانه ي منطقه شود و گروه چهار نفره را شناسايي کند.

در سال ۱۹۸۴ زيردريايي اتمي شوروي موسوم به «اکتبر سرخ» به آب انداخته مي شود. فرمانده زيردريايي، «ناخدا مارکو راميوس» (کانري)، پس از کشتن افسر امنيتي زيردريايي، با هم ياري افسران ناراضي، موفق مي شود از ناوگان دريايي شوروي بگريزد. و حالا سؤال اصلي اين است که هدف «راميوس» از اين کار چيست؟


داستان در مورد کمدینی به نام جری ساینفیلد است که درنیویورک زندگی میکند و از طریق اجرای شو ها در کلوپ ها و بار های شبانه پول در می آرورد.علاوه بر جری , همسایه ی عجیبش کازمو کریمر , همکلاسی قدیمیش جرج کاستنزا و الین بنس اون رو همراهی می کنند و داستان در مورده اتفاقاتی است که در زندگی روزمره ی این شخصیت ها رخ میدهد و …

هنگ کنگ. «بازرس وونگ» (بيل تونگ) تلاش مي کند به يکي از قاچاقچي هاي بزرگ مواد مخدر، به نام «چو تائو» (يوئن) که به تازگي دستگير شده بباوراند که يکي از هم دستانش، «سلينا» (لين) قرار است در دادگاه عليه او شهادت دهد. به اين اميد که «چو» نقشه ي سوء قصد به جان «سلينا» را بريزد. از طرف ديگر «وونگ»، مأمور پليس، «کاکويي چان» (چان) را مأمور محافظت از جان «سلينا» مي کند...