
بن، یک مدیر سینمای هنری است که با مشکلات عاطفی و هویتی خود دست و پنجه نرم میکند. او با دوستش میکو، یک فعال فرهنگی آسیایی-آمریکایی، اختلاف پیدا میکند و به دنبال رابطهای جدید با زنان سفیدپوست میگردد. اما او به زودی متوجه میشود که عشق و جذابیت چیزهای پیچیدهای هستند که نمیتوان با تعصبات و تصورات خود برخورد کرد...


"لوک کیج" که در محله هارلم نیویورک بزرگ شده و به علت عضویت در باند تبهکاری Rivals بیشتر دوران نوجوانیش را در راه ورود به دارالتادیب و خروج از آن گذرانده است,پس از آنکه از تاثیرات منفی عملکردش بر زندگی اطرافیانش آگاه می شود سعی می کند با حفظ رابطه نزدیک با دوستان خلافکارش زندگی جدیدی را آغاز نماید.اما یکی از دوستان سابقش که Luke را مسئول شکست در زندگی عشقیش می داند با قرار دادن مواد مخدر در آپارتمانش و تماس با پلیس او را روانه زندان می کند.اما تیره روزی های او در زندان پایان نمی یابد بنابراین او برای بهبود شرایطش در دوران حبس در ازای امتیازاتی می پذیرد که به صورت داوطلبانه در آزمایشاتی که هدف آن ایجاد نسل جدیدی از ابرسربازها می باشد شرکت نماید و...