
داستان فیلم درباره زنی به نام کلیر است که در اثر تصادف زخمهای زيادی بر صورت و بدنش باقی مانده و البته دردی دائمی را احساس میکند که دست از سر پاها و کمرش بر نمیدارد. شايد بدتر از اينها اين باشد که او همواره عصبانی است. آستانه تحملش کم شده، هميشه سردرد دارد، بيخوابی عذابش میدهد، از چيزی لذت نمی برد و برای کسی احساس شفقت نمیکند و همه او را رها کرده اند و...

داستان فیلم در مورد وقایع نیمه اول قرن بیستم و حول شخصیت “جیرو هیروکوشی” میگردد ، شخصی که هواپیمای جنگنده Zero را برای ارتش ژاپن ساخته است، یعنی همان جنگنده معروفی که در جنگ جهانی دوم و به خصوص در جریان حمله پرل هاربر مورد استفاده قرار گرفت و ظاهرا اسمش هم خلبانان آمریکایی را به هراس میانداخت. همچنین درگیری های ژاپن با رکود اقتصادی در آن سال ها و زمین لرزه مهیب ۱۹۲۳ نیز در این فیلم به تصویر کشیده شده است...