

راس پولدارک تصمیم میگیرد برای اینکه به جرم قاچاق محاکمه نشود، دختر مورد علاقه اش الیزابت را ترک میکند و به ارتش ملحق شود. وقتی ۳ سال بعد به خانه بر میگردد متوجه میشود که پدرش مُرده، خانه بزرگ آنها ویران شده، ثروتشان از دست رفته و معشوقه اش به نامزدی پسر عمویش در آمده است. او در راه برگشت به خانه دختری را از کتک خوردن نجات میدهد و او را به عنوان خدمتکار آشپزخانه استخدام میکند، اما همشهریهایش از برگشتن بچه پولدار شهرشان که قصد پس گرفتن موقعیتش اجتماعیش را دارد زیاد راضی نیستند و همین باعث ایجاد بر خوردهایی بین آنها و راس میشود که عواقب ناخوشایندی را برای وی در پی دارد...

دختري آمريكايي بهنام «ساندرا پولنسكي»، دانشجوي رشته خبرنگاري به لندن آمده و در پي مصاحبهاي با يكي از كارگردانان معروف لندن است. او يك شب در يكي از نمايشهاي شعبده بازي «سيد واترمن» آمريكايي شركت ميكند و روح «جو استرامبل»، خبرنگار معروفي كه بهتازگي مرده را ميبيند و از راز يك قتل زنجيرهاي مطلع ميشود. ساندرا و سيد، در جستجوي كشف حقيقت با «پيتر لايمن» مظنون آشنا ميشوند و ...

آخرین قسمت مجموعه ( از نظر داستانی ). در حالي که «دارت ويدر» مشغول ساختن يک ستاره ي مرگ جديد و اصلاح شده در مدار سياره ي «اندور» است، «لوک اسکاي واکر» (هميل)، R۲D۲ و C۳PO را با پيغامي براي مذاکره به کاخ «جابا د هات» در سياره ي تاتويين مي فرستد که «هان سولو» (فورد) را اسير کرده است...