«راکي» (استالون) هنوز غم از دست دادن همسرش را مي خورد که سه سال پيش بر اثر بيماري سرطان درگذشته است. وقتي «ميسن» (تارور)، قهرمان سنگين وزن بوکس، احتياج پيدا مي کند شهرت خود را احيا کند، کارگزارش به «راکي» پيشنهاد مي دهد آن دو مسابقه اي نمايشي برگزار کنند...
"مکس" و "جان" پس از ۳۵ سال هنوز با هم دعوا می کنند، پدر بزرگ الکل مصرف می کند، سیگار می کشد و زنان را دنبال می کند و هیچکس نمی تواند گربه ماهی مشهوری که به شکارچیانش لبخند می زند را به دام بیاندازد…
«جان» (لمون) و «ماکس» (ماتو) همسايه هستند و با يکديگر دشمني قديمي دارند. جنگ و جدال هاي اين دو بر سر به دست آوردن «آري يل» (آن ـ مارگرت)، همسايه ي جديد، اوج مي گيرد...
«راکي» (استالون) به دليل خطر ضربه ي مغزي ديگر قادر نيست در مسابقات بوکس شرکت کند. او که بر اثر اتفاقاتي ورشکسته شده، مربي گري بوکسور جوان تشنه ي شهرت، «تامي گان» (ماريسن) را به عهده مي گيرد...
يک مأمور پليس امريکايي - ايرلندي به نام «تري نونان» (پن)، پس از ده سال دوري به محله سابق خود-«آشپزخانه ي شيطان» در نيويورک - باز مي گردد. او قصد دارد در يک گروه تبهکاري ايرلندي تبار به سرکردگي «تامي فلانري» (هريس)، برادر دوست قديمي خود، «جکي» (اولدمن)، نفوذ کند...
نیروی ویژه جی.آی.جو باید با سازمان بی رحم کُبرا که در حال متحد شدن مخفیانه با مردم زیرزمینی می باشد، مقابله کند. مردمی که خود بنیانگذار این سازمان بوده اند...
نیمهی اول این فیلم صدها سال پیش را نشان می دهد، که چگونه یک پیرمرد به عنوان بابانوئل منتخب می شود تا هدایا و اسباب بازی ها را به دست بچه های سراسر دنیا برساند. و اما نیمهی دوم فیلم به دنیای مدرن می رود جایی که چالشی برای بابانوئل درست شده…