

گروهی از دانشآموزان دبیرستانی که به دلیل تفاوتهایشان طرد شدهاند، یک گروه موسیقی هوی متال تشکیل میدهند. با توجه به علاقه ناگهانی مردم شهر به ماوراءالطبیعه، آنها تصمیم میگیرند تا با ایجاد یک تصویر شیطانی از خود، شهرت کسب کنند. اما به زودی، وقایع عجیبی رخ میدهد که باعث میشود آنها به عنوان عامل اصلی این اتفاقات معرفی شوند و شکار جادوگران شوند.


«ریک» یک افسر پلیس است که بعد از گلوله خوردن در حین ماموریت، چندین ماه در بیمارستان بیهوش بوده است. وقتی که او بیدار می شود، می فهمد که دنیای اطرافش توسط زامبی ها (مرده های متحرک) تسخیر شده است، و به نظر میرسد که او تنها شخص زنده است. او برای پیدا کردن خانواده اش به شهر آتلانتا می رود، و در آنجا به گروهی از بازمانده ها بر می خورد که در خارج از شهر ساکن شده اند. همسرش «لوری» و پسرش «کارل» و همینطور بهترین دوستش، «شین» در میان بازمانده ها هستند. اکنون او بهمراه دیگر بازمانده ها باید در دنیایی که پر از مرده های متحرک است، راهی برای زنده ماندن پیدا کنند...